موشن گرافیستان: عصر فضا، عصر اتم، شاید این واژگان بارها به گوشتان رسیده باشد و از کنار آن عبور کرده باشید یا اینکه شما را به تامل واداشته و گفته باشید، این عصرها چگونه پدید میآیند و چه عواملی بر شکلگیری آن دخیلاند.
رسانه و خاصه سینما را یکی از عناصر اصلی تمدنسازی میدانند. سینما ترکیبی از سختافزار و نرمافزار است. میتوان این رسانه را عصاره وجودی تمدن غرب دانست. در این لحظه از تاریخ غرب نمیتوان بدون رسانهای همچون سینما شرایط کنونی آن را متصور شد. غار افلاطون، عالم مثل و Conceptual (تصور) در تمدن غرب به رویکرد تصویری (Imagination) رسانههای مدرن تطور یافته است و در حال حاضر عالم مجازی (Virtual worlds) و فضای سایبر همراه با رسانههای نوین در حال دگرگونی دنیا هستند.
چرا رسانه و سینما تمدنساز است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، سینما این قابلیت را دارد که در مقاطع تاریخی به یاری جامعه غرب بیاید. به گونهای که رسانه و خاصه سینما این بزنگاهها یا پیچهای توسعه جامعه غرب را همچون عصری در عالم به نمایش بگذارند. عصر فضا، عصر اتم، عصر دیجیتال، عصر خود (Self)، عصر مجاز (Virtual) از جمله اعصاری است که سینما بازنمای چهره رسانهای آن در جهان بوده است. با جریان رسانهای این مقاطع تاریخی با موجی از نظریهها و الگوهای فکری فرهنگی ضمیمه این تحولات تاریخی میشوند و همراه با این جریان هویت این عصر را میسازند.
وضعیت این روزهای سینمای ما و مطالعه روند تاریخ شناختی سینما در تمدن غرب ما را به تامل بیشتر در نسبتشناسی تطبیقی این دو قطب فکری و فرهنگی وا میدارد.
عصرفضا
همزمان با رقابت شدیدی که از سوی دولتهای ایالات متحده و شوروی در اواسط قرن بیستم آغاز شده بود، سینما به عنوان رکن رسانهای و تمدنی این حکومتها به تصویرسازی و مستند کردن این بازه تاریخی پرداخت و کاتالیزور شکلگیری عصری به نام فضا شد. آثار سینمایی که در این دوران به روی پرده سینماها رفتند مروج گفتمان عصر فضا در میان مخاطبان آن نسل بودند. از سری فیلمهای شاخص این دوران میتوان به سری فیلمهای جنگ ستارگان، بیگانهها و سولاریس نام برد. قابل توجه است که با کمرنگ شدن این عصر هنوز این آثار در دست تولید و سرمایهگذاری کمپانیها هستند و متناسب با هر دوره نسبتی با همان عصر برقرار میکنند.
عصر اتم
عصر اتم ، سوژه بمب اتمی و عواقب انسانی آن برای فیلمسازان هالیوود همواره جذاب، افسون کننده و تحریک کننده بوده است. فیلم «آغاز یا پایان» (۱۹۴۶) به کارگردانی نورمن تاروگ نخستین تلاشی است که از سوی هالیوود برای به تصویر در آوردن این عصر صورت گرفته است.
در آن زمان در مجموعههایی که به «سریال سینمایی» معروف است، به مساله بمب اتم پرداخته شد. این فیلمها نخستین سریالهای سینمایی عصر اتم محسوب میشوند. به طور مثال در فیلم «شهر گمشده جنگل» (۱۹۴۶) هنرپیشه معروف آن زمان «لایونل اتویل» را میبینیم که از بالای کوههای هیمالیا جنگ سوم جهانی را به راه انداخته است. فیلم «دکتر استرنج لاو» ساخته استنلی کوبریک را میتوان یکی از شاخصترین آثاری دانست که در این دوران همزمان با دوره جنگ سرد ساخته شده است.
عصر دیجیتال
عصر دیجیتال و ظهور تکنولوژی از پیوند علم و تخیل، تداعیگر جامعه و شهروند دیجیتالی است. این عالم مهارت و دانش استفاده موثر از اینترنت و تکنولوژیهای دیجیتالی و توسعه روز افزون آن در سطح جهان را قاعده خود میسازد . فیلمهایی همچون «بلید رانر» سری فیلم های «ماتریکس» از جمله آثار مطرح این عصر هستند.
در این روند دائما یک پیام مشخص برای همهی نسلها تکرار میشود. در طول دههها، یک پیام سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک در قالب آثار مختلف درآمده و به جهان عرضه شده است. عصر سازی در تمدن غرب قابلیت رسانه سینما برای برجسته کردن این مقاطع تاریخی را به نمایش میگذارد. از برآیند این الگوها میتوان نتیجه گرفت که شکلگیری یک عصر به بضاعت رسانهای یک جامعه وابسته است و جامعه غرب در وضعیت تمدنی و هژمونیک خود توان خلق یک عصر جدید در سطح عالم را داراست.
با نقبی به گذشته این قابلیت در تمدنهایی که رسانه دوران خود را شناخته و به تبع آن عصر و ایدئولوژی خود را به نمایش گذاشتهاند دیده میشود. وضعیت این روزهای سینمای ما و مطالعه روند تاریخ شناختی سینما در تمدن غرب، ما را به تامل بیشتر در نسبتشناسی تطبیقی این دو قطب فکری و فرهنگی وا میدارد. دعواهای امروز سینمای ایران که گاه به ورطه فرمگرایی و فقدان تکنیک لازم و ضروری فیلمسازان ما تسری پیدا میکند و گاه به مباحث محتوایی و روایی و بحران فیلمنامه و قس علی هذا…
توقع عصرسازی از این سینما در قامت جامعه ایرانی انقلابی توقع ژول ورنی است.
در این وادی برخی بعد هنری و زیباییشناختی سینما را اصالت میدهند و برخی مباحث محتوایی حاکم برآن. گروهی سینما و مظاهر رسانهای غرب را نفی میکنند. گروهی سر تعظیم بر این جریان فرود میآورند و قشری با کراهت و عدهای با حماقت نسبت به این وضعیت رسانهای موضع میگیرند. این وضعیت شتر گاو پلنگ سینمایی ما نه تنها نمیتواند گلیم رسانهای جامعه خود را از آب بیرون بکشد، بلکه در حداقلیترین مطالبات رسانهای جامعه خود مانده است. توقع عصرسازی از این سینما در قامت جامعه ایرانی انقلابی، توقع ژول ورنی است. آن زمانی که ژول ورن داستان سفر به ماه را روایت میکرد، کمتر کسی به فکرش خطور میکرد که بشر روزی بر کره ماه قدم بگذارد. میگویند تخیل یکی از عناصر بنیادین هر تمدن است. شاید در این شرایط با خیال و وهم آینده رسانهای خود را تجسم کنیم تا بتوانیم امیدی به آینده این رسانه داشته باشیم.
بیشتر بخوانید: